فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا
یا من تو را می کشم
یا تو چاقو در آب خواهی شست
همین چند سطر
دنیا به همین چند سطر رسیده است
به اینکه انسان
کوچک بماند بهتر است
به دنیا نیاید بهتر است
اصلاُ
این فیلم را به عقب برگردان
آن قدر که پالتوی پوست پشت ویترین
پلنگی شود
که می دود در دشتهای دور
آن قدر که عصاها
پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان
دوباره بر زمین ...
زمین ...
نه!
به عقب تر برگرد
بگذار خدا
دوباره دستهایش را بشوید
در آینده بنگرد
شاید
تصمیمی دیگر گرفت
گروس عبدالملکیان
گوشۀ ایوون کوچیک آپارتمان
برای خودم باغ و باغچه ای به هم زدم!
مرزه و ریحون کاشتم با فلفل سبز و گوجه فرنگی
این طرف درخت گردو و اون طرف بوتۀ گل یاس
امروز دیدم که ریحونا سر در آوردن، کوچولو و ریزه میزه
ولی از مرزه های تنبل هنوز هیچ خبری نیست!
امسال می خوام با درخت گردوم مهربون تر باشم
طفلکی رو کم آب می دادم
می ترسیدم بزرگ بشه و گلدونش رو بشکنه
حالا به این نتیجه رسیدم که فوقش براش یه گلدون بزرگتر می گیرم
برای یاس هم همینطور
یاس بانو از وقتی زمزمۀ گلدون نو رو شنید
از ذوقش پر از گل شد
در آن واحد پونزده تا گل داد
حالا دیده که این حرفا شایعه ای بیش نبوده یه کم قهر کرده
یه کم منتش رو بکشم درست میشه
از دیروز هم رفتم تو فکر پرورش درخت نارنج
دلم خوشه ، نه؟
برای خودم باغ و باغچه ای به هم زدم!
مرزه و ریحون کاشتم با فلفل سبز و گوجه فرنگی
این طرف درخت گردو و اون طرف بوتۀ گل یاس
امروز دیدم که ریحونا سر در آوردن، کوچولو و ریزه میزه
ولی از مرزه های تنبل هنوز هیچ خبری نیست!
امسال می خوام با درخت گردوم مهربون تر باشم
طفلکی رو کم آب می دادم
می ترسیدم بزرگ بشه و گلدونش رو بشکنه
حالا به این نتیجه رسیدم که فوقش براش یه گلدون بزرگتر می گیرم
برای یاس هم همینطور
یاس بانو از وقتی زمزمۀ گلدون نو رو شنید
از ذوقش پر از گل شد
در آن واحد پونزده تا گل داد
حالا دیده که این حرفا شایعه ای بیش نبوده یه کم قهر کرده
یه کم منتش رو بکشم درست میشه
از دیروز هم رفتم تو فکر پرورش درخت نارنج
دلم خوشه ، نه؟