Sunday, February 25, 2007
می دونم از دست دادن پدر چقدر سخته
می دونم دیدن ذره ذره آب شدن پدر روی تخت بیمارستان چه دردی داره
میدونم همۀ دلداریهایی که مردم به آدم میدن؛
همه اش حرفه
این حرفا هیچ کدوم برای آدم پدر نمی شه
باید از دست داده باشی تا عظمت غمش رو درک کنی
این رو الان هم تو می دونی وهم من
ولی می خوام این رو بدونی
که از این سخت تر هم میشه
الان غم از دست دادنه، یه چند وقت دیگه دلتنگی هم بهش اضافه می شه
می خوام بدونی که ما هیچ چاره ای نداریم
جز تسلیم در برابر حقیقت مرگ

دوست نازنینم،
دعا می کنم که خداوند بهت صبر بده
صبری به اندازۀ تمام سالهای باقیمانده از عمرت.
نظر؟